●نیروهای داوطلب اولین کاری که به نظر می رسید برای تقویت این کادر در استان های مرزی مناسب باشد، درخواست از کادر پزشکی داوطلب بود تا در جبهه و مناطق عملیاتی حاضر شوند. به این منظور تشکیلاتی در جبهه ساماندهی شد تا کادر پزشکی را جمع و جور کند. به این منظور ستاد امداد و درمان مناطق جنگی تشکیل شد، این ستاد یک ستاد هماهنگی میان ارتش، جهاد، شبکه بهداشت و درمان استان و هلال احمر بود که مهم ترین فعالیت این ستاد، برآورده کردن نیازمندی های پزشکی از طریق مسوولان بهداری های سپاه و ارتش در مناطق عملیاتی بود. فعالیت بعدی آن هم انعکاس این نیازمندی ها به تهران بود. این فعالیت ها انجام شد و به تدریج علاوه بر این ستاد ها، ستادهای پشتیبانی امداد و درمان ها در مراکز استان ها تشکیل شد. در این زمان نیاز به تاسیس ستاد مرکزی در تهران احساس شد تا کار هماهنگی ستادهای مختلف در استان های گوناگون را برعهده بگیرد.
وقتی جنگ به ایران تحمیل شد ، در تمام ابعاد، ایران در عدم آمادگی به سر می برد و دشمن به این مساله کاملا واقف بود. به خصوص در استان ها و شهر های مرزی که مستقیما با جنگ درگیر بودند،
به دلیل شرایط سختی که در این استان ها ایجاد شده بود و بخش عمده کادر پزشکی را پزشکان هندی و پاکستانی تشکیل می دادند در مرحله اول کادر پزشکی بسیار ضعیف شد و با توجه به شرایط سخت این استان ها، طبیعی بود که پزشکان خارجی به شهرهای دیگر پناه می بردند و یا حتی به کشورشان باز می گشتند، به همین دلیل در استان خوزستان که در واقع یکی از استان های مورد توجه دشمن بود، مراکز درمانی عمده و بیمارستانی تقریبا تعطیل شد.
البته در شهرهایی مانند آبادان و در بیمارستان طالقانی کادر پزشکان و پرستاران تا آخرین لحظه به کار درمانی می پرداختند، اما در کل،واحد های بیمارستانی در استان خوزستان با کمبود کادر پزشکی مواجه شدند .
●نیروهای داوطلب اولین کاری که به نظر می رسید برای تقویت این کادر در استان های مرزی مناسب باشد، درخواست از کادر پزشکی داوطلب بود تا در جبهه و مناطق عملیاتی حاضر شوند. به این منظور تشکیلاتی در جبهه ساماندهی شد تا کادر پزشکی را جمع و جور کند. به این منظور ستاد امداد و درمان مناطق جنگی تشکیل شد، این ستاد یک ستاد هماهنگی میان ارتش، جهاد، شبکه بهداشت و درمان استان و هلال احمر بود که مهم ترین فعالیت این ستاد، برآورده کردن نیازمندی های پزشکی از طریق مسوولان بهداری های سپاه و ارتش در مناطق عملیاتی بود. فعالیت بعدی آن هم انعکاس این نیازمندی ها به تهران بود. این فعالیت ها انجام شد و به تدریج علاوه بر این ستاد ها، ستادهای پشتیبانی امداد و درمان ها در مراکز استان ها تشکیل شد. در این زمان نیاز به تاسیس ستاد مرکزی در تهران احساس شد تا کار هماهنگی ستادهای مختلف در استان های گوناگون را برعهده بگیرد.
با تشکیل این ستاد، معاون دفاعی نخست وزیر که در آن زمان این سمت توسط سرلشگر فیروزآبادی اداره می شد مسوول ستاد مرکزی امداد و درمان شد. وزیر بهداری، رییس هلال احمر، رییس بهداری سپاه، ارتش و بهداشت و درمان جهاد از مهم ترین اعضای ستاد مرکزی بودند. به این ترتیب در استان های مختلف نیازهای پزشکی به ستاد مرکزی انتقال داده می شد، ستاد مرکزی نیز مشکلات را به ستادهای زیرگروه ارجاع می داد.
گروه اول، گروه داوطلب بودند که به عنوان تیم های اضطراری لقب گرفتند. این تیم ها عمدتا از گروه های جراحی تشکیل می شدند؛ به این گونه که معمولا جراح، بیهوشی، ارتوپد و حتی موردی جراح مغز و اعصاب در کنار تکنسین اتاق عمل در چنین گروه هایی فعالیت می کردند. تیم های اضطراری بنا به درخواست مناطق عملیاتی به جبهه می آمدند و معمولا زمانی در جبهه حضور پیدا می کردند که کمترین زمان تا آغاز عملیات باقی مانده بود. بخشی از تیم های اضطراری هم مستقیما در لشگرها و بیمارستان های صحرایی خط مقدم فعالیت می کردند و انصافا نقش تعیین کننده ای را ایفا می کردند، چراکه هرچه پزشک به خط مقدم نزدیک تر بود سریع تر می توانست فعالیت های درمانی را آغاز کند. بخش دیگری از تیم های اضطراری را متخصصانی تشکیل می دادند که در واحد درمانی جنوب فعالیت می کردند و با توجه به نیاز به بیمارستان های صحرایی توزیع می شدند. تقریبا در دوران دفاع مقدس در هیچ عملیات بزرگی از ثامن الائمه تا پایان جنگ در آفندها با مشکل پزشکی و تعداد پزشکان مواجه نبودیم و این یکی از افتخارات جامعه پزشکی است.
همین مساله موجب رضایت امام (ره)از کادر پزشکان بود. حتی در بیانیه هایی که امام(ره) در زمان جنگ می دادند از کادر پزشکی بسیار تجلیل می کردند. امام (ره)در بیانه ای دعا کردند برای پزشکان که خدایا به طبیبان، امدادگران و پرستاران که خانه های امن خود را رها می کنند و برای نجات جان مجروحان به جبهه می شتابند، عزت دنیا و آخرت عنایت عطا فرما. در عملیات فتح المبین بیش از ۱۵ اورژانس صحرایی در خط مقدم وجود داشت. هر اورژانس صحرایی بین ۱۵ تا ۲۵ تخت اورژانس داشت و در هر تخت اورژانس نیز یک پرستار برای هر شیفت پیش بینی می شد و برای هر سه تخت اوژانس نیز یک پزشک در نظر گرفته می شد. با این شرایط تقریبا ۴۰۰ تخت اوژانس تنها برای یک عملیات پیش بینی می گردید و حداقل ۱۰۰ پزشک برای یک شیفت و در کل ۲۰۰ پزشک مورد نیاز بود. بیش از ۱۰۰۰ پرستار و بهیار در این اورژانس ها قرار گرفتند. علاوه بر این، عقبه هر سه یا چهار اورژانس یک بیمارستان صحرایی طراحی شده بود. تقریبا تمام تخصصات مورد نیاز در چنین بیمارستانی حضور داشتند.
● امدادگران در سال های اول که جبهه خیلی منظم و آراسته نبود، در بحث امدادگری نیز چندان نظم و انضباطی وجود نداشت، اما از سال دوم جنگ بهداشت و درمان توانست سامان بگیرد. نیمه دوم سال ۱۳۶۰ عملیات ثامن الائمه بود و از آن به بعد بحث امداد و درمان جنگ نیز سامان یافت. بیمارستان های صحرایی نیز عمدتا از امکانات و کانکس های بیمارستان های ارتش استفاده می کرد و یا از ساختمان های باقی مانده و استحکاماتی که ایجاد می شد، بیمارستان صحرایی را تشکیل می گردید. تلاش بر این می شد که اتاق عمل کاملا استریل باشد، اما باقی امکانات کاملا صحرایی بود. به همین دلیل یکی از موفقیت ها و دستاوردهای ما در دفاع مقدس شکستن رکورد تخلیه بود. رکورد تخلیه در دنیا را آمریکایی ها داشتند. ۴۵ دقیقه زمان انتقال مجروح از خط مقدم تا اتاق عمل در آن زمان توسط آمریکایی ها برآورد شده بود که خود رکورد بسیار بالایی بود. ما توانستیم این زمان را به ۲۵ دقیقه برسانیم و این یکی از موفقیت های ما محسوب می شدتلاش شبانه روزي و بدون ادعاي گروههاي پزشكي در قالب تيمهاي تخصصي و عمومي در خطوط مقدم جبهه ها و نيز بيمارستانهاي صحرايي مرهون فرهنگ بسيجي و ايمان جامعه پزشكي بود كه صحنه هاي زيبايي از جوانمردي، رشادت و ايثار و از خود گذشتگي را در دل تاريخ پرافتخار اين مملكت ثبت و ضبط كرد.بهترین پایان برای این صحبت ها نقل قولی است از مقام معظم رهبری در خصوص کادر پزشکی و نیروهای امداد درمان دفاع مقدس که فرمودند: «کادر پزشکی در دوران دفاع مقدس رو سپید بود» جبهه فرهنگی مکتب عاشورا |