در تعريف علم آمده است پديده ناشناخته را از روش و طريق منطقي و مستند و مستدل به دانستني هاي قابل اثبات نزديك ساخته و آنهارا با بكار بستن اصول و مفاهيم براي ما ميشناساند.
در تعريف تجربه آمده است بيان مشاهدات، تجزيه و تحليل اطلاعات، اندازه گيري، ثبت و مقايسه فعل انفعالات و پديدهها و با توجه به تعاريف علوم تجربي مبتني بر مشاهده و تجربه است.
تجربه در علم تجربي هميشه بر گرفته از فرضيههايي است كه پژوهشگر در ذهن دارد.
پرستاري يك علم است و جزو علوم تجربي، از سوي ديگر این رشته را نمی توان از علوم انساني جدا دانست زيرا بخش اعظم كار ارتباط با انسان است و براي تكميل اين علم دانستن علوم انساني مانند انسان شناسي، روانشناسي، جامعه شناسي و مديريت در آن دخيل هستند.
بر اساس تعريف سازمان بهداشت جهاني، سلامت تنها نداشتن بيماري جسمي نیست بلکه سلامت روان و توانايي انجام امور روزمره و مسئوليتهاي اجتماعي را نیز جزء تعریف سلامتی تعریف می کند.
در حرفه پرستاری دانش آكادميك بخش علمي و بكارگيري اين علوم بخش هنري محسوب می شود؛ مانند موسیقي كه دانستن زبان موسيقي و نت ها بخش علمي آن و اجراي نواها بخش هنري دانش موسيقي است.
يك پرستار دانش آموخته حرفه ايي علمي و عملي ميباشد كه با توجه به تقسيم بندي كرات (kerate ) جامعه شناس و پرفسور مير سپاسي معتقدند براي اينكه يك حوزه شغلي حرفه ايي تلقي گردد بايد ويژه گي هايي را داشته باشد .
1- مورد نياز جامعه باشد.
2-نوع كار در آن حرفه چالشي باشد.
3- به هوشمندي زيادي نياز داشته باشد.
4- نياز به نوآوري و نو پردازي داشته باشد.
5-به نحوي نفوذ بر ديگران داشته باشد.
6-ميل و گرايش عمومي به وجود آن حرفه زياد باشد.
7-ميزان تحصيلات مورد نياز براي ورود به آن حرفه بالا باشد.
8-آموزشهاي تخصصي براي احراز شايستگي در آن حرفه قابل ملاحظه باشد.
9-رشته هاي علمي جهان و نشريه هاي علمي جهاني در زمينه هاي مختلف براي آن ايجاد شده باشد.
10-انجمن هاي علمي جهان و نشريه هاي علمي جهاني در زمينه هاي مختلف براي آن ايجاد شده باشد.
آنچه بيان شد آشنايي با اقيانوسي از علوم كاربردي و حرفه ايي بود كه علامه طباطبايي هفتاد سال عبادتش را با يك شب از مراقبت از بيماران عوض مي نمود و كوروش كبير بر آن دستها بوسه ميزند بر دستاني كه دردي از مردمانش ميكاهد و اين شغل وارث اسطوره كربلا زينب كبري است كه با داغ عزيزان تاب آوري را پيشه كرد و بر خود واجب میدانيم پيرو او باشيم.