شنبه 17 خرداد 1404
کد : 27761-38577      تاریخ ایجاد : جمعه 28 اذر 1399   آخرین بروزرسانی : شنبه 29 اذر 1399    تعداد بازدید : 244
حجت الاسلام والمسلمین دکتر خسروپناه:

وحدت حوزه و دانشگاه نیازمند سه گفتگوی عقلانی، علمی و حکمرانی می باشد

حجت الاسلام والمسلمین دکتر خسروپناه: وحدت حوزه و دانشگاه نیازمند سه گفتگوی عقلانی، علمی و حکمرانی می باشد.

 دکتر عبدالحسین خسروپناه در وبینار وحدت حوزه و دانشگاه، سخنانی در رابطه با پیوند حوزه و دانشگاه و راهکار هایی برای وحدت این دو نهاد بیان کرد.

وی در این نشست مجازی، ضمن تبریک روز پرستار و روز وحدت حوزه و دانشگاه به بیان راهکارهای سه گانه برای وحدت حوزه و دانشگاه پرداخت. 

دکتر خسرو پناه در ابتدای بحث ضمن بررسی جزئیات واقعه ترور شهید ایت الله مفتح گفت: آیتالله دکتر مفتح به عنوان یک شخصیت ارزشمند نظری و عملی در عرصه وحدت حوزه و دانشگاه تلاش کرد و مظلومانه به شهادت رسید.

وی افزود: همانطور که میدانید سه تیم دنبال ترور وی بود و زخمی اش کردند محافظانش را به شهادت رساندند ولی وی با همان وضع جراحت خودشان را به دانشکده الهیات رساند و آنجا تیم سوم منتظرشان بود و در نهایت وی را به شهادت رساندند.

حجت الاسلام والمسلمین خسروپناه در ادامه به بیان گفتگو های راهگشا میان دو نهاد حوزه و دانشگاه پرداخت و افزود: وحدت حوزه و دانشگاه در مسیر پیشرفت ایران اسلامی از راه تعامل می گذرد اما طریق و راه وروش این  تعامل و همکاری چیست؟ بنده عرض میکنم که راهش گفتگوست سه نوع گفتگو رو خدمت شما اساتید بزرگوار عرض میکنم و پیشنهاد میدهم یکی گفتگوی عقلانی، دوم گفتگوی علمی و سوم گفتگوی حکمرانی.

وی گفت: در گفتگوی عقلانی جا دارد که بین عقلانیت سنتی و اسلامی و عقلانیت مدرن گفتگویی اتفاقی بیفتد؛ به هرحال چون عمدتا دانشگاه علومش علوم دنیای مدرن است ولو در دانشگاه هم  رشتههای علوم قرآن و حدیث و کلام و فلسفه اسلامی وجود دارد ولکن عمده علوم طبیعی چه علوم مهندسی و چه  علوم انسانی و چه علوم پزشکی از دنیای مدرن امده است حتی  ساختار دانشگاهی ما هم ساختار مدرن است.

رئیس مؤسسه حکمت و فلسفه ایران ادامه داد: منظور از مدرن  جدید نیست چون به هرحال مدرنیته از اواخر قرن پانزدهم شکل گرفته  و در قرن هفدهم  تحولات علمی و فلسفی، قرن هجدهم انقلاب صنعتی، قرن نوزدهم انقلاب های ایدئولوژیکی و قرن بیستم هم که اوج تحولات علم اش است ما در اواخر قرن بیستم شاهد تولید و کشف و رشد چهار دسته علوم نوین یعنی نانو تکنولوژی، بیوتکنولوژی، علوم شناختی و علوم اطلاعات و فناوری بودیم که نانو شاید سی سال بیشتر از عمرش نمی گذرد؛ این علوم مدرن عمدتا در دانشگاه ها امده اند و به عنوان علوم مدرن مطرح اند یک عقلانیت حاکم بر این علوم هست که از آن تعبیر می کنیم به عقلانیت مدرن، کما اینه در علوم سنتی و علوم اسلامی هم عقلانیتی حاکم است که به ان عقلانیت سنتی می گوییم و با عقلانیت مدرن یک تفاوتی بین این دو هست عقلانیت مدرن به اصلاح سابژکتیویزم تعبیر می شود یا عقلانیت خودبنیاد، که از انشعابات هیومنیزم است؛ مدرن اصلا به معنای جدید نیست و سنت هم به معنای قدیم نیست ؛ هر کس این را بگوید متوجه نیست  به این دلیل که الان هم سنت است در آمریکا هم هست در اروپا هست  در چین هم هست در ژاپن هم هست.

وی افزود:  این مدرن از اواخر قرن پانزدهم شروع شد و الان بیش از پنج قرن از آن می گذرد و شکل گرفته ؛ همچنین اصطلاح مدرن هم در قرون وسطی به کار رفته ولی جریان از قرن پانزدهم شروع شده پس معلوم می شود مدرن غیر از جدید است و سنت غیر از واژه قدیم .

حجت الاسلام والمسلمین خسروپناه گفت: این ترجمه های غلط باعث بدفهمی می شود  آن وقت چالش ها و جنگ های بی خودی شکل می گیرد عقلانیت مدرن در اواخر  قرن پانزدهم و شانزدهم پذیرفته شد عقل بسندگی را پذیرفتند حالا این عقل ممکن است در قالب امپریسم یا تجربه گرا تجربه بشود یا در قالب راسیونالیزم و عقل استدلال گر نشان داده بشود و راسیونالیزم در چارچوب ریزن و یا در قالب تجربه مطرح بشود یا در چارچوب عقلانیت استعلایی که آلمانیها بهش قائل اند؛

وی ادامه داد: عقلانیت مدرن در فرانسه یک طور هست که عقلانیت استدلالی است عمدتا و مبتنی بر فطرته  و در انگلیس عقلانیت تجربی و امپریستی است که اصلا فطرت رو قبول ندارند و در نهایت آلمان که عقلانیت استعلایی است که کانت مطرح کرده و قبل از این سه کشور اصل این عقلانیت مدرن از ایتالیا شروع شد لذا تحول مدرنیته در ایتالیاست؛ لذا پروتستان در ایتالیا شکل گرفت در قرن شانزدهم توسط لوتر و کالون و تحولات هنری توسط میکلانژ در ایتالیا شکل گرفت همین کلیسای سن پیتر که پاپ در انجا صحبت میکند معماری مدرنی است که طراحی اش توسط میکلانژ مطرح  شد چون نقاش بود؛ نقاشی نمازخانه کلیسای موزه واتیکان در سقف، صفر پیدایش تورات را نقاشی کرد، او  پیکرتراش بود؛ پیکر تراشی اش هم بر اساس عقلانیت خود بنیاد بود که در ایتالیا مطرح شد.

دکتر خسروپناه در ادامه در زمینه عقل گرایی خودبنیاد افزود: در فرانسه شد عقلگرایی فرانسوی؛ دکارت، اسپینوزا، مارل برانش اینها مطرح شدند؛ در انگلستان فرانسیس بیکن ، هابز، لاک و مارک لی و هیوم  و آلمان هم که دیگه کانت و نئو کانتی ها تا هگل و مارکس که در همین زمان مارکسیسم رو با همین سیر تطوری پیدا کرد. لذا راسیونالیتی یعنی عقلانیت خود بنیاد، شکل های مختلف در دنیا دارد و عقلانیت تجربه گرایی هست عقلانیت استدلالی و فطری هست  عقلانیت استعلایی کانت هست  عقلانیت ابزاری وبر هست. هابر ماز الان عقلانیت ارتباطی رو مطرح میکند اینها انواع و اقسام عقلانیت هاست که ما در مباحثمان مفصل اینها رو بحث کردیم در  جلسه ای من سیر تطور عقلانیت را از رنسانس تا دوره کنونی تا سال 2020  در واقع تا اول قرن بیست و یکم توضیح دادم. 

وی افزود: این عقلانیت خود بنیاد که گوهر مدرنیته است  و با عقلانیت سنتی تفاوت دارد؛ عقلانیت سنتی مخصوصا در سنت اسلامی به ویژه سنت اسلامی شیعی چون عقلانیت سنتی باز در مسیحیت تفاوت دارد؛ ما نباید درگیر مغالطه چند تا مسئله در مسئله واحد بشم ؛ عقلانیت سنتی در تفکر اسلامی به ویژه  اسلام شیعی عقل مستقل است یعنی عقل مستقل نظری، عقل مستقل عملی، یعنی انسان بما هو انسان با عقلش میتونه این ابعاد رو بفهمه ولو وحی نازل نشه ولو قران و سنت نباشد مثلا ما می توانیم با عقل استدلال کنیم، ریاضیات رو کشف کنیم؛ ریاضیات پایه اش عقل استدلالی است. ریاضیات رو ما از وحی نگرفتیم؛ اما این عقل مستقل به کمک وحی و با کمک فرمایشات پیامبر و اهل بیت رشد می کند تکامل پیدا می کند و شهودی براش حاصل می شود. این عقلانیت سنتی است در اسلام؛ عقلانیت سنتی یعنی پذیرش عقل و ایمان اما تقدم عقل بر ایمانه، تقدم عقل بر وحی، تقدم عقل بر سنته؛ این رو بهش می گیم عقلانیت سنتی.

این استاد حوزه و دانشگاه افزود: وقتی حوزه ای که مبتنی بر عقلانی سنتی است و دانشگاهی که مبتنی بر عقلانیت مدرنه بخواهند وحدت پیدا کنند باید با هم گفتگو کنند، اگر عقلانیت سنتی عقلانیت مدرن رو طرد کند به خودش اسیب زده و اگر عقلانیت بنیادی عقلانیت سنتی رو ترک کند باز به خودش اسیب زده است. باید این دو عقلانیت باهم گفتگو کنند؛ این  گفتگو در تاریخ اروپا و آمریکا مکرر اتفاق افتاده اما ما متاسفانه در کشورهای اسلامی که دستاوردهای مدرنیته را پذیرفتهایم یعنی علم مدرنیته رو در دارالفنون پذیرفتیم، در دانشگاه تهران ۱۳۱۳ پذیرفتیم، تا الان صنعتش را پذیرفتیم، دست آوردهای مدرنیته رو پذیرفتیم ولی ریشه  این دستاور های مدرنیته که عقلانیت هست را ازش غفلت کردیم؛ لذا جالبه روشنفکران ما از اخوندزاده وتقی زاده ها که مدرنیته رو در بحث پذیرفتند یا ملکمخان و افراد دیگر، مشیرالدوله و ...نه این افرادی که الان میگویند روشنقکر دینی مثل دکتر بازرگان و شریعتی و  ...  اون افرادی که منور العقول ازشون تعبیر میکردند اینها جالبه از مدرنیته عقلانیتش را مطرح نکردند. یک رکن دیگه هم مدرنیته داره عبارتست از سکولاریزم . اصالت دنیا ، جدایی دین از دنیا، جدایی دنیا از دین، جدایی دنیا از اخرت و اکثر کسانی که رفتند فرانسه و انگلستان وقتی که برگشتند سکولاریزم مدرنیته رو آوردن در حالیکه مدرنیته یک رکن  دیگرش عقلانیت بود و گوهر مدرنیته به اصطلاح دکارت، که پدر مدرنیته است و کانت که پدر همه فیلسوفان بعد از خودش هست همین عقلانیت است؛ البته دکارت تعبیر میکرد ابجکتیویزم و کانت تعبیر میکرد سابجکتیویزم ولی هردو معتقد بودند به عقلانیت خود بنیاد و این عقلانیت با عقلانیت سنتی مسیحیت گفتگو برقرار کرد حاصل این گفتگو مثلا شد کتاب اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری که ماکس وبر نوشته است ماکس وبر موضوع این دو کتابش، گفتگوی عقلانیت پروتستان و عقلانیت مدرن روح سرمایه داری است و به همین خاطر با کاپیتالیزم افراطی مخالفه.

دکتر خسروپناه در بخش دوم صحبت های خود گفت وحدت حوزه و دانشگاه با ایین نامه و سند درست نمی شود باید گفتگو کنیم؛ گفتگوی اول شد گفتگوی عقلانی که عقلانیت سنتی با عقلانیت مدرن  گفتگو کند چون این دو به هم نیازمندند و به هم حاجتمندند و به هم کمک میکنند نقایص همدیگر را برطرف میکنند، از کمال یکدیگر می توانند بهره ببرند.

وی ادامه داد: گفتگوی دوم گفتگوی علمی است؛ گفتگوی علمی علوم سنتی با علوم مدرن. علوم سنتی با علوم مدرن باید گفتگو کنند عزیزان این حرکتی که در اواخر قرن پانزدهم انجام شد ان پزشک معروف آمد گفت باید ما با تحقیقات آزمایشگاهی و شیمی، پزشکی را دنبال کنیم و قانون بوعلی سینا را آتش زد یعنی گفتگوی علوم سنتی و علوم مدرن را قطع کرد. خطای بزرگی کرد. همین شخصی که در ایران امد یک مرجع پزشکی رو اتش زد این هم دنبال قطع علوم سنتی و علوم مدرن است این هم خطای بزرگی است.

وی گفت: علوم حاصل عقلانیت بشر است. بشر در هزاران سال پیش تجربه خوبی داشته ایا این عقلانی است که تجربه های نتیجه بخش عقلای گذشته رو کنار بزنیم.این عین بی عقلی است به بهانه تجدد و مدرنیته تمام گذشته را کنار بزنیم. یا به بهانه اینکه ما گذشته داریم از میراث جدید و مدرن استفاده نکنیم هر دو غیر عقلانی است چون دانشگاه علوم پزشکی است بنده مثال طب سنتی و طب مدرن رو می زنم خب همانطور که می دانید طب سنتی بر اساس امزجه اربعه، طبایع اربعه، و اخلاق اربعه شکل گرفته و اون هم مبتنی بر مساله نفس و بدن است که علم النفس فلسفی است و مبتنی بر مباحث فلسفی و حکمی است که با قانون بوعلی سینا پیوند داره با طبیعیات ابن سینا و آن هم پیوند دارد با فلسفه ابن سینا و الهیات ابن سینا؛ البته می دایند که در طب سنتی به ابن وسینا و رازی بسنده نشده و افراد زیاد در این راه زحمت های زیادی کشیدند. طب مدرن هم مبتنی بر سلول و مولکول و نگاه ریزینانه است و با ابزار دقیق مهندسی پزشکی که در اختیارش است ریزترین سلول های بدن را شناسایی  میکند، شناسایی بیماری می کند و به درمان  می پردازد.

وی ادامه داد: این دو دانش است اینهایی که خودشان را ذوب در مدرنیته می دانند می گویند نه این پزشکی مدرنه ، پزشکی سنتی چیه ! ما که نباید به قدیم برگردیم نباید به عقب برگردیم و حرف هایی غیر عقلایی می گویند و از این طرف یک عده از طب سنتی سخن می گویند و  عده دیگر در طب اسلامی، که همه چیز رو میخواهند از قران و سنت در بیاورند حتی طب سنتی امثال زکریای رازی و ابن سینا رو قبول ندارند و از ان طرف افتادند.

وی  افزود: اگر گفتگوی بین عقلانیت سنتی و مدرن اتفاق بیفتد گفتگوی بین علوم سنتی و علوم مدرن هم اتفاق میافتد بین طب سنتی و طب مدرن هم گفتگو اتفاق می افتد، طب مدرن می تواند در تحقیقات طب سنتی کمک کند و طب سنتی می تواند با نگاه کل نگرانه اش به طب مدرن کمک کند. همانطور که می دانید طب گیاهی آلمان حدود 130 ساله شروع شده و الان کلی پیشرفت کرده بزرگترین آزمایشگاه تیپ ۴در آلمان هست که تحقیقات در حوزه داروهای گیاهی انجام میدن این در صورتی است که آلمان بزرگترین تولیدکننده داروهای شیمیایی است؛ اما امده به طب گیاهی هم پرداخته و حتی پزشکان باید برای بیمارانشان یک درصد قابل توجهی داروی گیاهی تجویز کنند و درصد کمتری داروی شیمیایی. 

دکتر خسروپناه گفت: برخی نسخههای خطی طب سنتی از کتابخانههای آمریکا به دستم رسید آنها کتاب های سنتی را شناسایی میکنند، کار میکنند، تصحیح می کنند، چاپ می کنند؛ این یعنی  گفتگوی طب سنتی با طب مدرن.

مثلا علم الزراعه سنتی با علوم کشاورزی مدرن بیان با هم گفتگو کنند قطعا می توانند به نیاز امروز پاسخ بهتری بدهند؛ علوم انسانی مدرن، روانشناسی، جامعهشناسی، اقتصاد، مدیریت با علوم اسلامی که فقه الاقتصاد، فقه السیاسه، دارد فقه التربیته دارد بیایند با هم گفتگو کنند این گفتگو همیشه پذیرش نیست، تبیین هست، تحلیل هست، تکمیل هست، نقد هست؛ اما اگر علوم سنتی بخواهد قهر کند با علوم مدرن بنظرم وحدت حوزه و دانشگاه هم دقیق شکل نمی گیرد.

وی سومین گفتگو را گفتگوی حکمرانی حوزویان و دانشگاهیان دانست و گفت: این پیش فرض پیش فرض غلطی است که گفته میشود وظیفه حوزه و دانشگاه آموزش و پژوهش است و السلام؛ این غلطه هیچ جای دنیا اینطوری نیست؛ قطعا نهاد دانشگاه و نهاد حوزه به آموزش و پژوهش و تولید علم باید بپردازند اما نقش مهم دیگری که حوزه و دانشگاه باید داشته باشند در حکمرانی است. حکمرانی به این معنا نیست که دانشگاهیان و حوزویان بیایند مناصب حکومتی را به دست بگیرند البته خود به خود می گیرند.

وی ادامه داد: حکمرانی قبل از مناصبه؛ مناصب باید ذیل حکمرانی قرار بگیرد. حکمرانی سه رکن دارد راهبرد نگاری، قانون نویسی و ساختار سازی. همه مقوله ها هم باید حکمرانی داشته باشد. حکمرانی امنیت، حکمرانی اموزش، حکمرانی سلامت؛ اما حکمرانی سلامت باید جایگاهش قبل از وزارت بهداشت باشد و حکمرانی سلامت غیر از ان چیزی است که مثلا وزارت بهداشت در ستاد کرونا  دارد انجام می دهد. حکمرانی سلامت باید جایگاهش قبل از وزارت بهداشت باشد ولو پزشکان هم باید در آنجا وجود داشته باشد قطعا باید وجود داشته باشند چون بحثه سلامت است. حکمرانی سلامت جهت می دهد به وزارت بهداشت و حکمرانی تربیت جهت می دهد به وزارت علوم و آموزش و پرورش . 

راهبردنگاری یعنی همین اسنادی که نوشته می شود یعنی همین سند سلامت، سند تعلیم و تربیت، سند نقشه جامع علمی کشور و... یعنی اصول راهبردی احکام راهبردی و قانون نگاری یعنی همان قوانینی که مترتب بر راهبرد هاست که معمولا مجلس باید تصویب بکند.

رکن سوم ساختارسازیه وقتی راهبرد و قانون نوشته شد ساختاری برای اجرا نیاز است اما وقتی ساختاری برای اجرا نباشه جواب نمی دهد. بعنوان مثال سند بنیادین آموزش و پرورش می گوید هدف تعلیم و تربیت حیات طیبه است مرکزیت تفکر سوال؟ ساختار آموزش و پرورش و ساختار آموزش عالی، ساختار حوزه و.. در کشور تفکر محوره یا حافظه محوره؟؟

بچههای ما هم بیشتر از فضای مجازی استفاده می کنند و کتاب زده شدند چون با کتاب انس نگرفته اند، تفکر محور پیش نرفته حافظه محوره. جدول ضرب باید حفظ کنند، جدول مندلیف را باید حفظ کنند، ازمون جامع باید حفظ کنند؛ فارغ التحصیل که میخواد بشود دو مقاله نمی تواند بنویسد چون ساختار او را اینطوری بار نیاورده است؛ ساختار تعلیم و تربیت نه تفکر محوره نه مهارت محور. البته در علوم پزشکی مهارت محوری هست و این خوب است ولی مثلا رشته روانشناسی و یا مثلا حقوق فردی دکترا گرفته هنوز یه لایحه نمی تواند بنویسد.

وی گفت: محققان حوزه و دانشگاه باید در مقوله حکمرانی گفتگویی داشته باشند و با هم گفتگو کنند؛ حکمرانی تعلیم و تربیت در سه رکن راهبرد، قانون و ساختار باید با هم گفتگویی وجود داشته باشد. آیا وضع موجود جامعه ما صحیح یا غلط است؟کجا درسته کجا غلطه؟ من سوالم از شما اساتید این است که در ساختار اموزش شاید شما قطعا نقدهای جدی داشته باشید. باید گفتگو صورت بگیرد مثلا ما در حوزه افرادی داریم در حوزه مدیریت اسلامی کار کردند اینها می توانند کمک کنند بعد این نظرات می رود به مراجع تصمیم ساز تشخیص مصلت و...  لذا سومین گفتگویی که نیاز داریم این است بنده معتقدم به وحدت یعنی تعامل حوزه و دانشگاه در پرتوی گفتگوی عقلانی بین عقلانیت سنتی و مدرن، گفتگوی علمی بین علوم سنتی و اسلامی با علوم مدرن و گفتگوی حکمرانی بین حوزویان و دانشگاهیان در ساحت راهبرد و قانون و ساختار این اگر انجام شود آن موقع حوزه و دانشگاه در تمدن سازی و پیشرفت جامعه نقش دارند.

دکتر خسروپناه ادامه داد: این سه گفتگو را ما لازم داریم اگر این گفتگو ها صورت بگیرد به نظرم ساختار بعضی دانشگاه ها عوض می شود دانشکدههای ما هم عمدتاً علم محورند دانشکده علوم انسانی و... در حالیکه دانشکده ها باید موضوع محور باشند؛ مثل دانشکده خودرو، دانشکده فضای مجازی، دانشکده خانواده، دانشکده اسباب بازی، دانشکده چرم، مثلاً یکی از تبریز بزرگترین تولید کننده کفش و چرم است اما هیچ عقبه علمی ندارد البته بعضی از اساتید خودجوش تلاش می کنند و کار علمی در این باب انجام می دهند؛ دنیا الان سه دهه است به دنبال دانشکده های موضوعی است حاصل این گفتگو ها اینه و دست اوردهای دیگری که می تواند این بحث داشته باشد. 

وی در پایان ضمن ارزوی توفیق برای اساتید نشست و تشکر از برگزار کنندگان این نشست علی الخصوص مسئول نهاد رهبری در دانشگاه بیان کرد:

امیدوارم ان شاالله خدا توفیق بدهد علم و حلم را که فرمودند این دو با هم باید جمع بشوند به دست بیاوریم تا منشا علم نافع بشود و از طریق این گفتگوهایی که عرض کردم بتواند حوزه و دانشگاه در پیشرفت و تمدن سازی ایران اسلامی نقش داشته باشند.

 

نظر شما :
captcha